نمیدانم . . .
عاشقانه های من و تو
❤❤ しѺ√乇 ❤❤

 نیم ساعت پیش،

خدا را دیدم
که قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط از کنار دو سرو  ِ سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم، آمد
آواز که خواند، تازه فهمیدم
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام!
 
 
 
می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند ....
 
http://s2.picofile.com/file/7186387197/tumblr_l24er7HHL01qb1tzzo1_500_large.jpg
 
 
پدرم میگوید کتاب
مادرم میگوید دعا
و من خوب میدانم
که زیباترین تعریف خدا را فقط باید از زبان گلها شنید...
 
http://meme.zenfs.com/u/94a8ff19edd44f7b9800b9072dcae23d9f665489.jpeg
 
شب در چشمان من است
 
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
 
روز در چشمان من است
 
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
 
شب و روز در چشمان من است
 
به چشمهای من نگاه کن
 
چشم اگر فرو بندم
 
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
 
 
http://raze-sarbaste.persiangig.com/new2/eye.jpg
 
بی تو نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم...
چرا صدایم کردی ؟
 
                  چرا ؟؟؟؟؟        
 
 
 
 
 
 
 
 
 
من: من میخوام برگردم به کودکی!
 
نازی: نمی‏شه! کفشِ برگشت برامون کوچیکه!
 
من: پابرهنه نمی‏شه برگردم؟
 
نازی: پلِ برگشت، توان وزن ما رو نداره، برگشتن ممکن نیست!
 
من: برای گذشتن از ناممکن کی رو باید ببینیم؟
 
نازی: رؤیا رو!
 
من: رؤیا رو کجا زیارت بکنم؟
 
نازی: در عالم خواب!
 
من: خواب به چشمام نمی آد!
 
نازی: بشمار، تا سی بشمار، یک و دو...
 
 
کودکی هامان کجا جا ماند؟
 
به جز حضور تو
هیچ چیزِ این جهانِ بیکرانه را
جدی نگرفته ام 
حتی عشق را 
 
http://raze-sarbaste.persiangig.com/image/ppi/new/002.jpg
 
پروانه ها 
آخ 
تصور کن 
آن ها در اندیشه ی چیزی مبهم 
که انعکاسِ لرزانی از حس ترس و امید را 
در ذهن کوچک و رنگارنگ شان می رقصاند به گل ها نزدیک می شوند
 
 
 
 
بی شک جهان را به عشق کسی آفریده‌اند ،
چون من که آفریده‌ام از عشق
جهانی برای تو !
 
http://victim.persiangig.com/other/40-Distance.jpg
 
 
قطعا روزی صدایم را خواهی شنید !
روزی که نه صدا اهمیت دارد
و نه روز !
 
 
 
 
این آینده کدام بود
که بهترین روزهای عمر را
حرامِ دیدارش کردم؟
 
 
 
چه زود هوا تاريک شده است
و حالا کورسوي هزار نور کوچک و بزرگ در زمين
و در آسمان!
جمع و جور مي شوم تا تو نيز در پنجره ها جا شوي،
براي سکوت طولاني آينده...
 
 
 
 
 
 
 
ما بدهكاريم 
به كساني كه صميمانه ز ما پرسيدند 
معذرت مي خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتيم 
چونكه مرداد گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است 
 
(حسین پناهی)
 
 
حسین پناهی

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, :: 9:42 :: نويسنده : احسان

درباره وبلاگ

تا شقایق هست زندگی باید کرد.
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 35
بازدید هفته : 72
بازدید ماه : 829
بازدید کل : 7571
تعداد مطالب : 593
تعداد نظرات : 91
تعداد آنلاین : 1


IranSkin go Up
این صفحه را به اشتراک بگذارید